در بازارهای مالی، معامله‌گران از انواع مختلفی از استراتژی‌های معاملاتی برای بهره‌برداری از فرصت‌های مختلف استفاده می‌کنند. در زیر، تعدادی از انواع رایج استراتژی‌های معاملاتی را معرفی میکنیم:
استراتژی خبری (News Trading): در این استراتژی، معامله‌گران از انتشار اخبار مهم و تاثیرگذار بر بازارهای مالی بهره‌برداری می‌کنند. آن‌ها سعی می‌کنند با تجزیه و تحلیل اخبار و پیش‌بینی تأثیر آن بر قیمت‌ها، معاملاتی انجام دهند.
استراتژی روند (Trend Following): معامله‌گران در این روش سعی می‌کنند با شناسایی و دنبال کردن روند قیمت‌ها به سمت بالا یا پایین، از تغییرات قیمت بهره‌برداری کنند.
استراتژی معاملات در محدوده (Range Trading): در این روش، معامله‌گران تلاش می‌کنند از تغییرات قیمت در یک بازه محدود خاص بهره‌برداری کنند. آن‌ها در زمانی که قیمت‌ها به سمت حدود بازه محدود نزدیک می‌شوند، خرید یا فروش را آغاز می‌کنند.
استراتژی معاملات اسکالپینگ (Scalping): در این استراتژی، معامله‌گران از تغییرات کوچک و کوتاه‌مدت قیمت‌ها بهره‌برداری می‌کنند. آن‌ها تعداد زیادی معاملات با حجم کم انجام می‌دهند و سعی می‌کنند از تفاوت‌های کوچک در قیمت‌ها سود کسب کنند.
استراتژی معاملاتی معکوس (Reversal Trading): در این روش، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا زمانی که یک روند قیمت به سرانجام میرسد و تغییر جهت میکند، در جهت جدید معاملات انجام دهند.
استراتژی متقارن (Mean Reversion): در این روش، معامله‌گران از تغییرات بزرگ قیمت‌ها به سمت متوسط تاریخی قیمت‌ها بهره‌برداری می‌کنند. آن‌ها انتظار دارند که قیمت‌ها به متوسط بازگردند.
استراتژی معاملاتی از طریق الگوهای قیمتی (Pattern Trading): معامله‌گران در این روش از الگوهای قیمتی مانند شکل‌های سه‌شمعی، مثلث‌ها و سرشکن‌ها برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده می‌کنند.
استراتژی معاملاتی از طریق اندیکاتورها: اندیکاتورهای فنی مانند میانگین‌ها، شاخص‌ها و الگوهای تکنیکال را برای تصمیم‌گیری معاملاتی استفاده می‌کنند.
استراتژی‌های معاملات خودکار (Algorithmic Trading Strategies): استفاده از روش‌های خودکار و الگوریتم‌ها برای تصمیم‌گیری و اجرای معاملات در بازارهای مالی.
همچنین، این تقسیم‌بندی‌ها تنها چند مثال از انواع استراتژی‌های معاملاتی هستند و در واقعیت، تنوع و ترکیب‌های مختلفی از این استراتژی‌ها وجود دارد. هر استراتژی معاملاتی ویژگی‌ها و مزایا و معایب خود را دارد و انتخاب استراتژی مناسب باید با توجه به سبک معامله‌گری، تجربه، و شرایط بازار انجام شود.
در این بین به دلیل تمرکز ما بر روی انجام معامله با استفاده از استراتژی اسکلپ
به بیان واضح تری از انجام معاملات با استفاده از این استراتژی میپردازیم.
استراتژی‌های معاملات اسکالپینگ (Scalping) به تجارت کوتاه مدت در بازارهای مالی اشاره دارد که هدف از آن بهره‌برداری از تغییرات کوچک و کوتاه‌مدت قیمت‌هاست. اسکالپرها (اسکالپرهای معامله‌گر) تعداد زیادی معاملات با حجم کم انجام می‌دهند و در مدت‌های زمانی کوتاه به سود می‌رسند. این استراتژی‌ها به دقت بالا، مدیریت ریسک دقیق و تمرکز بر روی صفقات سریع نیاز دارند. در ادامه، چندین استراتژی معاملات اسکالپینگ را معرفی می‌کنم:
1. اسکالپینگ با استفاده از اندیکاتورها: در این روش، معامله‌گر از اندیکاتورها مانند میانگین متحرک سریع (EMA) یا شاخص قیمت نسبت به بازدهی (RSI) برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده میکند. مثلاً، ورود به معامله ممکن است هنگامی باشد که EMA کوتاه‌مدت از EMA بلندمدت عبور کند یا RSI از محدوده خرید بیرون بیاید.
2. اسکالپینگ با استفاده از الگوهای قیمتی: معامله‌گران می‌توانند از الگوهای قیمتی مانند تثلیث معکوس، سرشکن و معاملات در بازه‌های ضیق برای تشخیص فرصت‌های اسکالپینگ استفاده کنند.
3. اسکالپینگ با استفاده از اخبار: این روش شامل تجارت در زمان انتشار اخبار مهم است که تغییرات ناگهانی در بازار ایجاد میکند. معامله‌گران می‌توانند از تغییرات ناگهانی قیمت‌ها بهره‌برداری کنند.
4. اسکالپینگ با استفاده از فریم زمانی کوتاه: در این روش، معامله‌گران از فریم‌های زمانی کوتاه مانند 1 دقیقه یا 5 دقیقه استفاده می‌کنند و سعی می‌کنند از تغییرات کوچک در قیمت‌ها بهره‌برداری کنند.
5. اسکالپینگ با استفاده از عمق بازار (Level 2): معامله‌گران می‌توانند از اطلاعات عمق بازار مانند دستورات خرید و فروش در حال انتظار در سطوح قیمت مختلف برای تصمیم‌گیری استفاده کنند.
6. اسکالپینگ با استفاده از ربات‌های معاملاتی (Algorithmic Scalping): استفاده از روش‌های خودکار برای شناسایی و اجرای معاملات اسکالپینگ.
مهمترین نکته در اسکالپینگ، مدیریت ریسک به خوبی است. به دلیل تعداد زیاد معاملات، حتی یک معامله ناموفق نیز می‌تواند به ضررهای قابل توجهی منجر شود. همچنین، تجارت اسکالپینگ ممکن است نیازمند دسترسی سریع به بازار و فرصت‌های معاملاتی باشد، بنابراین استفاده از پلتفرم‌های معاملاتی پیشرفته و اجرای سریع ضروری است. همچنین، معامله‌گران اسکالپر باید با قوانین و مقررات مربوط به معاملات کوتاه مدت در بازارهای مالی آشنا باشند.
اسکالپینگ بر اساس پرایس اکشن (price action)
در این نوع از اسکلپ اصول و اساس تحلیل بر مبنای حمایت ها و مقاومت ها است .این استراتژی برای بازه های زمانی یکساعته و سی دقیقه ای به خوبی قابل اجرا است .قبل از اینکه تایم فریم چارت خودرا به یکساعته و سی دقیقه ای تغییر دهید، بسیار مهم است که روند کلی و اصلی نمودار را در بازه های زمانی بلند مدت تر بررسی کنید ،تا بر خلاف روند اصلی معامله نکنید.شما باید همیشه این را مد نظر داشته باشید که روند دوست شماست. بعد از اینکه ما در تایم روزانه روند اصلی و ماژور نمودار را پیداکردیم (که در این مثال نزولی است) وارد تایم های پایین تر(نموداربالا چهارساعته است) میشویم. (محدوده ای که با خطوط عمودی قرمزرنگ مشخص شده اند ناحیه ی مدنظر برای معامله در این مثال هستند ).سپس محدوده های مهم حمایتی و مقاومتی را بررسی میکنیم. زمانیکه قیمت به محدوده ی مقاومتی (محدوده ای که احتمال افزایش عرضه در آن قیمت بالاست)میرسد میتوان وارد پوزیشن کوتاه مدتی فروش شد.این پوزیشن فروش باروند اصلی و ماژور سهم (که درمرحه ی قبل و در تایم های بالاترمشخص کرده ایم) همخوانی دارد.این خیلی مهم است که ما در روند اصلی سهم معامله کنیم و در جهت رودخانه شنا کنیم.
در این پوزیشن کوتاه مدتی (short term) هدف ما برای سیو سود ویا خروج از معامله محدوده ی حمایتی(محدوده ای که در آن احتمال افزایش تقاضابالاست) قیمت است که در بخش قبل آن را مشخص کردیم و در شکل بالا با خط قزمز رنگ افقی مشخص شده است .درشکل بالا تحلیلگر کف ماژور قبلی را برای دریافت سود خود انتخاب کرده است.درمثال بالا مواقعی پیش آمده که قیمت موقتا صعودی شده و سعی کرده که سقف قبلی را رد کند و سقف جدید بسازد و این مواقعی است که قیمت سعی دارد اعتماد به نفس معامله گر را محک بزند.اگر معامله گر بعلت ترس و عدم صبر کافی از پوزیشن زود خارج شود شانس سود خوبی را از دست میدهد.
اسکلپ بر اساس فیبوناچی
در این استراتژی نیز شما نخست باید در تایم های بالاتر رونداصلی و ماژور قیمت را تشخیص دهید . بعد از اینکه روند شناسایی شد خط روندی هم جهت با روند رسم کنید.
اساس این استراتژی خرید یا فروش (بستگی به جهت رونداصلی دارد) بعد از شکست خط روند است .اگرچه ما برای بدست آوردن تارگت هایمان برای سیو سود از نسبت های فیبوناچی استفاده میکنیم .در نمودار زیر (تایم فریم یکساعته) شاهد رسم خط روند صعودی(کف به کف) هستیم .در حالیکه منتظر شکسته شدن این خط روند هستیم ، نسبت های فیبوناچی را از کف تا سقف موردنظر با کمک ابزار فیبوناچی داخلی (retracement) رسم میکنیم . سپس منتظر شکست خط روند میمانیم. بعد از شکسته شدن خط روند یک پوزیشن کوتاه مدتی از محدوده ۳۸% فیبو به منظور فروش میگیریم و تارگت خود را به منظور سیو سود روی ۶۲% فیبو میگذاریم . همانطور که میبینیم قیمت بعداز شکست خط روند به سرعت خودرا به محدوده ۶۲% رسانده است .همانطور که میبینیم پس از برخورد قیمت به ناحیه ۶۲%فیبو از مومنتوم و شدت نزول نیز کاسته شده است.
نکته ی دیگری که برای شناسایی محدوده تارگت علاوه بر نواحی فیبو باید درنظر بگیرید ،نواحی حمایتی و مقاومتی مهم گذشته قیمت است.در این استراتژی صبر مساله ای حیاتی است. شما باید تا رسیدن موقعییت مناسب و قابل اطمینان صبور باشید .ترکیب الگوهای شمعی ژاپنی برای تشخیص پوزیشن های بهتر کمک زیادی به شما میکند.
دیدگاه خود را بنویسید